۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

مصاحبه با صبح


گفتگو

نقد فعالیت های دانشجویی سال اخیر در گفتگو با فعالان دانشجویی (بخش دوم)

دانشجویان باید بیش از گذشته معطوف به جامعه فعالیت کنند

مروارید باقری: بخش نخست این گزاش را که اختصاص به گفتگو با دو تن از فعالان دانشجویی در خصوص فضای فعالیت‌های دانشجویی دانشکده و ارزیابی‌شان از آینده‌ی این فضا داشت را در شماره‌ی پیشین صبح خواندیم. بخش دوم این گزارش، محصول گفتگو با رضا قاضی‌نوری، از فعالان و دانشجویان کارشناسی ارشد می‌باشد.

رضا قاضی نوری در مورد ارزیابی فعالیت های دانشجویی سال اخیر بر این عقیده بود که فعالیت دانشجویی در سال اخیر فراز و فرودهای زیادی را از سر گذرانده به نحوی که امکان اظهار نظر در مورد کلیت آن تقریبا وجود ندارد. اگر بخواهیم چنین اظهار نظری کنیم ناچاریم یک تقسیم بندی زمانی ارائه دهیم. نخستین دوره از ابتدای خرداد ماه تا پیش از برگزاری انتخابات بوده است که فعالیتهای دانشجویی در این دوره بیشتر در شکل و قالب فعالیتهای انتخاباتی و ستادی بوده است. فعالان دانشجویی عملاً مهمترین گروهی بودند که درستادهای انتخاباتی آقایان موسوی و کروبی فعالیت کرده و در آخرین مرحله نیز ناظران صندوق های ایشان بوده اند. این امر تا حد کمتری در مورد ستادهای آقایان احمدی نژاد و رضایی نیز صدق میکرد.

دوره دوم از زمان انتخابات تا تقریباً دو هفته بعد از آن است که بدنه فعالان دانشجویی و از آن مهمتر دانشجویانی که تقریباً هیچ سابقه فعالیت سیاسی نداشتند همگام با مردم در تهران و پیشاپیش مردم در شهرستانهایی همچون شیراز، اصفهان و مشهد دست به اعتراضات مسالمت آمیز زدند.

اگر تابستان را در تقسیم بندی مان در نظر نگیریم، دوره بعدی، دوره مهر ماه تا همین اواخر است. در این دوره که بدنه مردم به خاطر نبود سازماندهی توان اعتراضات مداوم را نداشتند و اعتراضات آنها به روزهای خاصی محدود بوده است، دانشجویان علی رغم سیل سرکوب و احکام کمیته انضباطی و دادگاه، تقریباً به طور مداومی به اعتراض و انتقاد به فضای بسته سیاسی ادامه داده اند.

این فعال دانشجویی بیش از هر چیز تفاوت فعالیت های دانشجویی را در این می دانست که در یک سال گذشته فعالیت دانشجویی یک تفاوت جدی با دیگر سالها داشته است و آن هم فاصله بسیار کمتر آن با فضای عمومی جامعه است. در سال های پس از انقلاب یا اصولاً چیزی به نام فعالیت دانشجویی چندان ظهور و بروزی نداشته(تقریباً از آغاز دوران دفاع مقدس تا پیش از دهه هفتاد) و یا فاصله زیادی با افکار عمومی جامعه و فضای آن داشته است. در این مدت عملاً زبان دانشجو برای مردم چندان قابل درک نبوده است. عموم مردم، دانشجویان را در عین پذیرفتن آرمانهای آنها افرادی بلند پرواز تلقی می کردند و گروهی نیز به علت تفاوت ارزش ها و نگرش ها، نگاهی منفی نسبت به فعالین دانشجویی داشته اند.

در سال گذشته این شکاف تقریبا پر شده و حتی در مواردی نیز افکار عمومی انتظار کنشهای رادیکالتری از دانشجویان داشته است. دلیل این امر نیز شاید این باشد که دانشجویان بیشتر در معرض افکار روشنفکران بوده و گفتمان مبارزه مسالمت آمیز و تغییرات تدریجی در ذهن آنان بهتر نهادینه شده اما بخش قابل توجهی از طبقات متوسط شهری به علت نارضایتی ها و سرخوردگی ها به سمت انقلابی شدن پیش رفته اند. اگر چنین تحلیلی را انتزاعی نپنداریم(که به علت عدم وجود نظرسنجی ها و پژوهش های مستند و بالاجبار شهودی بودن، در معرض آن است) این یک شرایط تاریخی منحصر به فرد است زیرا تقریباً در تمام قرن بیست و بیست و یک و در سراسر جهان وضعیت خلاف این بوده است و دانشجویان از رادیکالترین اقشار بوده اند. همچنین در رابطه با پیشرفت یا پسرفت فعالیت های دانشجویی اظهار داشت که فعالیت دانشجویی بیش از انکه ارتقا پیدا کند یا افول کند متفاوت شده است.

رضا قاضی نوری در ارزیابی فعالیت های تشکل های دانشجویی و نقد بر فضا یا خود تشکل ها و تشخیص مشکلات تشکل ها چنین گفت:« نمی توان در مورد تمام تشکل ها نظر واحدی داشت. در مورد بسیج نظری نمی توانم بدهم جز آنکه یکی دو مورد مناظره و تریبون آزادی که این تشکل برگزار کرد، حرکات قابل دفاعی بود، هر چند که اگر فضای باز و حاشیه امنی وجود میداشت، بنده نقدهای زیادی به عملکرد این تشکل دارم. در مورد انجمن اسلامی هم باید بگویم با این که از کلیت عملکرد این تشکل دفاع می کنم و آن را مدافع حقوق دانشجویان میدانم اما متاسفانه احساس میکنم به خاطر برخی مصلحت اندیشی ها، این تشکل در سال گذشته و به خصوص پس از تعطیلات نوروز تا حد زیادی فیتیله برنامه ها را پایین کشیده است. این برای من به عنوان یک دانشجویی عادی که حتی عضو شورای عمومی این تشکل هم نیست و شاید حق نداشته باشد در سیاستگذاری های این مجموعه دخالت کند کمی عجیب باشد. کانون تئاتر پیش از آنکه فشارهای وارده بر آن از سوی دانشگاه اینقدر شدید شود و عملا جلوی فعالیت آن گرفته شود، عملکرد بسیار قابل قبولی داشت و به نظر من یکی از موفق ترین مجموعه ها بود. چند اجرای بسیار خلاقانه و عالی داشت که ورای، برنامه های دانشجویی بودند. از میان دیگر تشکل ها جامعه فرهنگی نیز تقریباً فعال بود ولی من به شخصه فعالیت جدی در انجمن های علمی ندیدم.

اگر بخواهم صادق باشم، من ترجیح میدهم نقد را بیش از فضا به خود مجموعه ها معطوف کنم زیرا اگر بخواهیم همه چیز را به گردن فضا بیاندازیم، عملاً هیچ بهبودی حاصل نمی شود. این یک حقیقت است که فضای فعالیت دانشجویی در ایران جز دوره هایی کوتاه هرگز مناسب نبوده است و پیش بینی هم نمیکنم تا سالهای آینده نیز مناسب شود بلکه احتمالاً به سمت بسته تر شدن خواهد رفت. این خود دانشجویانند که باید وضعیت را درک کنند و با خلاقیت و مقاومت خود گامهایی بردارند و گرنه همیشه برای فعالیت نکردن بهانه هست

در آخر این فعال دانشجویی در رابطه با آینده فعالیت دانشجویی معتقد بود که تغییر اصلی نه در دانشگاه که در جامعه در حال وقوع است. رشد آگاهی به طرز بی سابقه ای در لایه های متفاوت جامعه در حال صورت پذیرفتن است و دانشجویان به نظر من باید بیش از گذشته معطوف جامعه فعالیت کنند و نگذارند دوباره دانشگاه تبدیل به یک جزیره شود.

منتشرشده در نشریه‌ی صبح ـ شماره‌ی 249 - شنبه 8 خرداد ماه 1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر